English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6619 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
HTTPD U تصدیق و جستجو باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
documenting U عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
document U عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
documented U عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
linear U روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا به جواب برسد.
searchingly U روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searched U روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
search U روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searches U روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
backwards U جستجو برای دادهای که در محل نشانه گرد قرار دارد یا در انتهای فایل است و جستجو تا ابتدای فایل
distribute U سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
distributes U سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
distributing U سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
location audit U تصدیق دقت تعیین محل هدف به وسیله رادار تصدیق محل سکنی پرسنل یامحل اجناس درانبار
certify U تصدیق و گواهی کردن تصدیق و گواهی دادن
certifies U تصدیق و گواهی کردن تصدیق و گواهی دادن
certifying U تصدیق و گواهی کردن تصدیق و گواهی دادن
a closed mouth catches no flies <proverb> U تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine U مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hot U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
escutcheon U سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
hotbed U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition U حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
open back U [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
laptop U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
wellŠsuppose it is so U خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
Zel-i Sultan vase U طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design U لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
probed U جستجو
probe U جستجو
probes U جستجو
searched U جستجو
rummage U جستجو
right of search U حق جستجو
look up U جستجو
investigations U جستجو
inquisition U جستجو
query U جستجو
searches U جستجو
prowled U جستجو
prowl U جستجو
quest U جستجو
on the lurk U در جستجو
searchingly U جستجو
prowling U جستجو
prowls U جستجو
hunted U جستجو
hunts U جستجو
search U جستجو
hunt U جستجو
quests U جستجو
database U جستجو
seek U جستجو
queried U جستجو
seeking U جستجو
researching U جستجو
researches U جستجو
researched U جستجو
investigation U جستجو
research U جستجو
seeks U جستجو
queries U جستجو
rummages U جستجو
databases U جستجو
rummaged U جستجو
inquisitions U جستجو
rummaging U جستجو
querying U جستجو
to scratch about U جستجو کردن
search key کلید جستجو
track down <idiom> U جستجو کردن
to search after U جستجو کردن
seeks U جستجو کردن
to browse through U جستجو کردن
searchingly U جستجو کردن
search cycle U چرخه جستجو
to rummage U جستجو کردن
search results U نتایج جستجو
search and replace U جستجو و جایگزینی
corrective maintenance U عمل جستجو
surveillance U جستجو کردن
seek U جستجو کردن
searched U جستجو کردن
scour U جستجو کردن
seach U جستجو کردن
seeking U جستجو کردن
to feel after any thing جستجو کردن
searchers U جستجو کننده
searcher U جستجو کننده
quester U جستجو کننده
searches U جستجو کردن
search U جستجو کردن
ransacks U جستجو کردن
scours U جستجو کردن
scoured U جستجو کردن
mouser U جستجو کننده
seed U جستجو کردن
seeds U جستجو کردن
mouses U جستجو کردن
elimination U در حین جستجو
mouse U جستجو کردن
ransack U جستجو کردن
ransacked U جستجو کردن
ransacking U جستجو کردن
seeker U جستجو کننده
disquisition U تحقیق جستجو
hunt out U با جستجو یافتن
to hunt up U جستجو کردن
hunt up U جستجو کردن
hunt for U جستجو کردن
searching time U زمان جستجو
searchable U قابل جستجو
hunt after U جستجو کردن
snook U جستجو کردن
search string U رشته جستجو
to smell about U جستجو کردن
search memory U حافظه جستجو
search result U نتیجه جستجو
to search U جستجو کردن
searchless U بدون جستجو
search results U نتیجه های جستجو
to search U گشتن [جستجو کردن]
average seek time U مدت متوسط جستجو
to sift through something U با زیر و رو جستجو کردن
traceable U جستجو کردنی یافتنی
had searched U اگر جستجو میکردید
seeks U جستجو برای یافتن
snooker U بوکش جستجو کننده
global search and replace U جستجو و جایگزینی سراسری
fibonacci search U جستجو فیبو ناجی
exhaustive search U جستجو هر رکورد در پایگاه
go through <idiom> U جستجو وکنکاش کردن
to make r. after something U چیزی را جستجو کردن
seeking U جستجو برای یافتن
to hunt out U جستجو کردن ویافتن
to grub U جستجو کردن [برای]
tracers U طراح جستجو کننده
to grub about U جستجو کردن [برای]
total search result U مجموع نتیجه جستجو
to prospect [for] U جستجو کردن [برای]
seek U جستجو برای یافتن
wild goose chase <idiom> U ناامیدانه جستجو کردن
tracer U طراح جستجو کننده
charge U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charges U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush U اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
grubs U زمین کندن جستجو کردن
searches U جستجو برای یک موضوع داده
occultist U جستجو کننده علوم پوشیده
searched U جستجو برای یک موضوع داده
grubbed U زمین کندن جستجو کردن
searchingly U جستجو برای یک موضوع داده
search U جستجو برای یک موضوع داده
grub U زمین کندن جستجو کردن
search and clear U جستجو و پاک کردن دشمن
confirmation U تصدیق
acquiescence U تصدیق
ratification U تصدیق
certificates U تصدیق
sanitification U تصدیق
acknohledgement U تصدیق
acknowledgment U تصدیق
authentication U تصدیق
admitance U تصدیق
justification U تصدیق
justifications U تصدیق
sanctioning U تصدیق
sanctions U تصدیق
recognition U تصدیق
validate U تصدیق
validated U تصدیق
validates U تصدیق
validating U تصدیق
license U تصدیق
certificate U تصدیق
testimonies U تصدیق
validation U تصدیق
sanction U تصدیق
acknowledgments U تصدیق
sanctioned U تصدیق
acknowledgements U تصدیق
acknowledgement U تصدیق
testimony U تصدیق
licensing U تصدیق
legalization U تصدیق
attestation U تصدیق
certification U تصدیق
verification U تصدیق
avouchment U تصدیق
porenotion U تصدیق
approval U تصدیق
inscrutably U چنانکه نتوان جستجو کردیا دریافت
to dig up U با به هم زدن [جستجو کردن] از خاک در آوردن
They searched the whole town . U تمام شهر را گشتند ( جستجو کردند )
to seek somebody out U جستجو برای پیدا کردن کسی
omission factor U تعداد متنهای مربوطه که در یک جستجو گم شدند
validation U تصدیق ارزیابی
Recent search history Forum search
2New Format
1معنی لغت overfit
1 if there's any justice
1Vintage style
1ایا جمله من درست است؟How has changed … how he grew the last time I saw he .How he more lovely than after…how is lovely… how is…
1set the record straight
1چیزی که عوض داره گله نداره
1ICR
1chand sabaei is correct or chand sabahi
1Evolution
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com